من آن جوانهء سرسبزم، کنار کندهء خشکیده
سر از سکوت برآورده، به سوی نور روییده
منم بشارت فردایی، که دشت باز بپاخیزد
و سرزمین نیاکان را، به رنگ زندگی آمیزد
منم منم که سکوتم هم، دلیل وحشت دیوان شد
منم منم که وجودم هم، ترک به عمر زمستان شد
من آن شکوه بهارانم، که با امید بیآغازد
هزاره های حوادث را، به گور خاطره ها ریزد
*
بخوان سرود بهاران را، به ضرب مطرب بارانی
برقص و مست و گل افشان شو، به سبک باد بهارانی
یه جوریه این بیت: "منم منم که سکوتم هم"، دلیل وحشت دیوان شد"منم منم که وجودم هم"، ترک به عمر زمستان شد
پاسخحذفبهار بارانیت پر از شادمانی ...
پاسخحذفچه جورها که کشیدند بلبلان ازدیبه بوی آنکه دگر نوبهار بازآیدمبارک است انشاالله
پاسخحذفسال نو مبارک مرد ! پاشو یه اب و جارو بزن به این خونه. عنکبوتو گرفته هاّ
پاسخحذفسلام . سال نوتون مبارک قربان . حرف رویا دلشاد رو همیشه باید گوش کرد جناب دکتر ! هر کی گوش نکرده ، ضررها ديده فراوون !
پاسخحذفسلام مرد. زمستون تموم شده. تو تازه رفتی خواب زمستونی؟ بیدار شو! عمو نوروز داره کلید اتاقای باهار رو تحویل می ده و می ره هااااااا. کلید حجره ات رو تحویل گرفتی؟ کدوم کنج حیاطشی؟ د پاشو دیگه آمو!!!
پاسخحذفیه کم دیگه بگذره مجبور می شم بیام بگم سلام پیرمرد اونوقت مریم گیس به سرم نمی زاره. اما من چیکاره بیدم؟ لابد پیر شدی عینکت رو هم نبردی همرات که بتونی ببینی و بنویسی ! هان؟ ببین من قراره برم واسه عینکم یه بند بخرم که هی جا نزارمش. خوبس یکی هم واسه تو بخرم هان؟
پاسخحذف