انگار ندیدی که چنان افتادموای از غم تو که برده ای از یادم
از شعر تو چندین سخن آمد یادمدر بحر معانی ز "تو" یی افتادممقصود گر آن است که آن بالاهاستیوسف به چهش گفت که من دلشادمگر نیست چنین پس به چه میاندیشی؟دیوانِ درون رذلِ به ظاهر آدم؟یا آنکه به افیون و شرابی آنی؟تسکین ِ دروغین ِ گروهی آدم!این نیست که گفتم که گر اینسان میبودفریاد به حقیست "به چاه افتادم"از سوی دگر بهجت تبریزی بودکز شعر تو یاد سخنش افتادم:در شهر خودم به شهریاری بهترتا آنکه دهد غربت و غم بر بادم!
سلام وقت بخیر یکی را دیدم گرم کارهای فرهنگی و کتابها در آتش می سوختند .
به چاه افتادنت رواست...مگر،چشم نداشتی !که ببینی ، راه کجاست؟
تو!!!!!!؟؟؟؟؟این تو کیه؟ یا چیه؟یه زن؟ یه مرد؟ یه دوست خوب یا بد؟ شایدم مواد افیونیدکتر جوون نگرانت شدم یه وقت تو ینگه دنیا نری دنبال بنگ و منگ
سلام . نظر شما در مورد کامنت کاملا درست است و حتما پیگیری می شود . البته به زودی امکان پاسخگویی راه اندازی می شود .روزگار به کام .
پاسخحذفانگار ندیدی که چنان افتادم
وای از غم تو که برده ای از یادم
پاسخحذفاز شعر تو چندین سخن آمد یادم
پاسخحذفدر بحر معانی ز "تو" یی افتادم
مقصود گر آن است که آن بالاهاست
یوسف به چهش گفت که من دلشادم
گر نیست چنین پس به چه میاندیشی؟
دیوانِ درون رذلِ به ظاهر آدم؟
یا آنکه به افیون و شرابی آنی؟
تسکین ِ دروغین ِ گروهی آدم!
این نیست که گفتم که گر اینسان میبود
فریاد به حقیست "به چاه افتادم"
از سوی دگر بهجت تبریزی بود
کز شعر تو یاد سخنش افتادم:
در شهر خودم به شهریاری بهتر
تا آنکه دهد غربت و غم بر بادم!
سلام وقت بخیر
پاسخحذفیکی را دیدم گرم کارهای فرهنگی و کتابها در آتش می سوختند .
به چاه افتادنت رواست...
پاسخحذفمگر،چشم نداشتی !
که ببینی ، راه کجاست؟
تو!!!!!!؟؟؟؟؟
پاسخحذفاین تو کیه؟ یا چیه؟
یه زن؟ یه مرد؟ یه دوست خوب یا بد؟ شایدم مواد افیونی
دکتر جوون نگرانت شدم یه وقت تو ینگه دنیا نری دنبال بنگ و منگ
سلام . نظر شما در مورد کامنت کاملا درست است و حتما پیگیری می شود . البته به زودی امکان پاسخگویی راه اندازی می شود .
پاسخحذفروزگار به کام .