-- فراخوان به گردهمايي -- .. ما هستيم .. جمعه ۱۵ آذر مقابل دفتر سازمان ملل خ شريعتي حسينيه ارشاد از ساعت ۱۰ بامداد
اعتراض به حکومت امارات عرب ۳۷ ساله ---
بر نمي تابيم و مخالفيم با .... ۱ - قاچاق انسان ۲ - فروش دختران سرزمينمان در امارات عرب ۳ - ادعاي جزاير سه گانه ايران ۴ - ترويج نام جعلي براي خليج فارس ۵ - توهين به تيم ملي ايران در بازي با امارات عرب ۶ - عدم حمايت از سرمايه گذاران ايراني در امارات عرب ۷ - خواهان تغير نام خيابان ظفر به خليج فارس هستيم - پيشنهادي از سوي افشين
دوستان تلاش کنيد به ديگران که به اينترنت دسترسي ندارند هم اطلاع دهيد
با دوستان و آشنايان خود براي ايران و آزادي يک ساعت وقت بگذاريم و کلمه ما هستيم را به گوش دشمنان اين آب و خاک برسانيم ......
از کامنت پر محتوا و با محبتت بسیار ممنون. همانطور که در نوشته ام هم اشاره کرده بودم فلسفه را برای خودم انتخاب کرده ام. اما سخت باور دارم که هیچ "خودی" عزل نظر از جمع و جامعه شکل بگیرد. بنابراین گرایشم چه به حوزه ی فلسفه ی سیاست یا علوم اجتماعی در ابتدا و چه به فلسفه ی آموزش در حال حاضر، معطوف به مسایل جاری در حوزه ی فرهنگی ایران است. در حال حاضر تز دانشگاهیم در شاخه ی نظریه ی انتقادی است و اتفاقا از همین مسیر هم به اهمیت هر چه بیشتر آموزش به عنوان یکی از "امکانات" موثر در حل بعضی از مسایل رسیده ام.
برای من خود شناسی همواره، علیرغم احترام به گرایشات فردی-عرفانی، در سایه ی معضلات اجتماعی قابل فهم بوده است. شاید بخت بیشتر از هر عامل دیگر در تلفیق این دو قطب - یعنی انتخاب برای خودم یا دیگران- یاری ام کرده باشد. اما این تجربه را همانطور که تو به دقت یافته ای نمی توان آسان به دست آورد.
نکته ی آخر اینکه، بر خلاف ایران و نظام دانشگاهیش، اغلب قلمرو آکادمیک در غرب واقعا در کشف و طرح و بعضا حل معضلات اجتماعی موفق عمل کرده است. علاقه ی من به فلسفه ی آموزش به عنوان یکی از "ا
نکته ی آخر اینکه، بر خلاف ایران و نظام دانشگاهیش، اغلب قلمرو آکادمیک در غرب واقعا در کشف و طرح و بعضا حل معضلات اجتماعی موفق عمل کرده است. علاقه ی من به فلسفه ی آموزش به عنوان یکی از "امکانات" طرح و بسط بعضی از بنیادهای اولیه اما الزامی در جامعه ی امروز جهانی با اتکاء به دستاوردهایی است که این حوزه در بسیاری از فرهنگ ها از خود به جا گذاشته است. هر چند مسلما این را نمی توان به عنوان یگانه ضامن موفقیت در نظر گرفت.
می توانیم بیشتر در این باب گپ بزنیم. باز هم ممنون و متشکرم.
خیلی خیلی جالب بود. دست شما درد نکنه.
پاسخحذفبا اجازه شما لینک وبلاگتان را در صفحه ام قرار دادم.
پاسخحذفسلام
پاسخحذفبلاگه جلبی داری به منم سر بزنیا اگه دوست داشتی پیام بده تا تبادل لینک کنیم
چه طبع زیباییراستی دندون منم درد میکنه
پاسخحذف-- فراخوان به گردهمايي -- .. ما هستيم ..
جمعه ۱۵ آذر مقابل دفتر سازمان ملل خ شريعتي حسينيه ارشاد از ساعت ۱۰ بامداد
اعتراض به حکومت امارات عرب ۳۷ ساله ---
بر نمي تابيم و مخالفيم با ....
۱ - قاچاق انسان
۲ - فروش دختران سرزمينمان در امارات عرب
۳ - ادعاي جزاير سه گانه ايران
۴ - ترويج نام جعلي براي خليج فارس
۵ - توهين به تيم ملي ايران در بازي با امارات عرب
۶ - عدم حمايت از سرمايه گذاران ايراني در امارات عرب
۷ - خواهان تغير نام خيابان ظفر به خليج فارس هستيم - پيشنهادي از سوي افشين
دوستان تلاش کنيد به ديگران که به اينترنت دسترسي ندارند هم اطلاع دهيد
با دوستان و آشنايان خود براي ايران و آزادي يک ساعت وقت بگذاريم و کلمه ما هستيم
را به گوش دشمنان اين آب و خاک برسانيم ......
خداوند نگهدار ایران باد ... بدرود ... [بدرود]
هیچ میدونستین
پاسخحذفواژه ها را از روزمرگی نجات داده اید
اجازه می خوام وبتون رو لینک کنم؟
چقدر لذت نصیبمان کردید!
پاسخحذفنگاه نو و قشنگی که به اشیای اطراف دارین خیلی کیف داد.
باید یه کم تمرین کنم!
محظوظ گردیدیم. تمت!
پاسخحذفاحمد عزیز؛
پاسخحذفاز کامنت پر محتوا و با محبتت بسیار ممنون.
همانطور که در نوشته ام هم اشاره کرده بودم فلسفه را برای خودم انتخاب کرده ام. اما سخت باور دارم که هیچ "خودی" عزل نظر از جمع و جامعه شکل بگیرد. بنابراین گرایشم چه به حوزه ی فلسفه ی سیاست یا علوم اجتماعی در ابتدا و چه به فلسفه ی آموزش در حال حاضر، معطوف به مسایل جاری در حوزه ی فرهنگی ایران است.
در حال حاضر تز دانشگاهیم در شاخه ی نظریه ی انتقادی است و اتفاقا از همین مسیر هم به اهمیت هر چه بیشتر آموزش به عنوان یکی از "امکانات" موثر در حل بعضی از مسایل رسیده ام.
برای من خود شناسی همواره، علیرغم احترام به گرایشات فردی-عرفانی، در سایه ی معضلات اجتماعی قابل فهم بوده است. شاید بخت بیشتر از هر عامل دیگر در تلفیق این دو قطب - یعنی انتخاب برای خودم یا دیگران- یاری ام کرده باشد. اما این تجربه را همانطور که تو به دقت یافته ای نمی توان آسان به دست آورد.
نکته ی آخر اینکه، بر خلاف ایران و نظام دانشگاهیش، اغلب قلمرو آکادمیک در غرب واقعا در کشف و طرح و بعضا حل معضلات اجتماعی موفق عمل کرده است. علاقه ی من به فلسفه ی آموزش به عنوان یکی از "ا
ادامه...
پاسخحذفنکته ی آخر اینکه، بر خلاف ایران و نظام دانشگاهیش، اغلب قلمرو آکادمیک در غرب واقعا در کشف و طرح و بعضا حل معضلات اجتماعی موفق عمل کرده است. علاقه ی من به فلسفه ی آموزش به عنوان یکی از "امکانات" طرح و بسط بعضی از بنیادهای اولیه اما الزامی در جامعه ی امروز جهانی با اتکاء به دستاوردهایی است که این حوزه در بسیاری از فرهنگ ها از خود به جا گذاشته است.
هر چند مسلما این را نمی توان به عنوان یگانه ضامن موفقیت در نظر گرفت.
می توانیم بیشتر در این باب گپ بزنیم.
باز هم ممنون و متشکرم.
چه قشنگ + اون چیزهایی که نگارنده گفت!
پاسخحذفآهنگ وبلاگ هم قشنگه....از اون آهنگایی که شعر و معنی و آهنگ با هم هماهنگن...
سلام احمد
پاسخحذفمثل همیشه عالی بود.
من دوست دارم تاریخ نگارش این مطالب رو هم بدونم.