۱۳۸۷ آذر ۶, چهارشنبه

ترس از ارتفاع

پل معلق
به صخره های دو سوی دره
چنگ انداخته بود
و از وحشت
به خود می لرزید

۴ نظر:

  1. یهتر است
    به جای چغلی کردن
    بیایی
    و به دادم برسی



    پاسخحذف
  2. احمد صداقت عزیز سلام؛

    آرش فال اسیری هستم. . فکر کنم حالا معلوم شده باشه که آن دوست همکلاسی نبوده ام. اما از اینکه مرا می خوانی بسیار ممنون و متشکرم.

    از روح کلی نوشته هایت نیز لذت بردم، بخصوص بعضی از گزین گویه هایت عالی بود.
    من هم از این آشنایی و حسن اتفاق خوشحالم.


    پاسخحذف
  3. سلام جناب فال اسیری میخواستم عکسی براتون‌ارسال کنم

    پاسخحذف